درد دله

نه دانشجویی ، نه سیاسی ، فقط درد دله

درد دله

نه دانشجویی ، نه سیاسی ، فقط درد دله

آخرین مطالب
  • ۹۶/۰۱/۲۲
    من

۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امید» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

عشقولانه

میان امواج کلمات زدم ... تا

تا صید کنم وصف تورا ... افسوس

افسوس که حتی دریا هم چنین ماهی بزرگی را در خود جای نمی دهد.
  • امیرعلی خانه عنقا
  • ۰
  • ۰

مرگ

مرگ ارامش ابدی نیست

سکوت قبل از طوفانی است که تو در دنیا را می اندازی

  • امیرعلی خانه عنقا
  • ۰
  • ۰

تنهایی

من فردی

خشن ، نترس و شورشی ام

اما

کسانی مرا مسخره می کنند

که

ترسو ، بزدل و ناامید اند
.
.
.
فقط چون من تنهایم
  • امیرعلی خانه عنقا
  • ۱
  • ۰

پازل

پازل قلب من

تو را می خواهد

نه برای کامل شدن

برای هدف دار شدن

برای شروع به تلاش برای کامل شدن

  • امیرعلی خانه عنقا
  • ۰
  • ۰

من

من را

به چشم دیوانه ای

منزوی

و دلشکسته می نگرند

می گویند درکی از جهان ندارد

شاید اینگونه باشد ...

ولی اگر نباشد

آنگاه وای بر تمام انسان ها

که زندگی را تلاطم های مضحک انگاشته اند

زندگی یعنی ....

لذت بردن از هر لحظه

.

حتی

.

 لحظه مرگ

  • امیرعلی خانه عنقا
  • ۰
  • ۰

چشمانم می خواهند بسته شوند

ذهنم خواب آلود است

دستانم می لرزد

اما دلم دوست ندارد با تو بودن را از دست بدهد

شاید ، فردا دیگر نتواند برای تو بتپد ...

  • امیرعلی خانه عنقا
  • ۰
  • ۰

نمی دانم کدام یک از شما قلعه ی حیوانات جرج اورول را خوانده است اما من این کتاب به ظاهر ساده و با نثر و داستانی بسیار دلنشین را بار ها خوانده ام
زمانی فکر می شد این کتاب تنها به جامعه ی کمونیستی می تازد اما با درک جامعه ی کنونی پی به نکات بیش تری نیز می توان برد
در این کتاب گوسفندات جامعه ای قالب فرض  شده اند که نه تنها سواد کافی را ندارند بلکه درکشان نسبت به واقعیت وابسته به اطرافیانشان و شایعات روزمره است و تنها نکته ای که باعث مهم جلوه دادن آن ها می شود جمعیت کثیر و قالبشان است که توان ایجاد هر نوع حرکت انقلابی به کمک تحریک های دور و اطرافشان را دارند.
در نظر من این افراد کسانی هستند که به سرعت آماده ی مقابله می شوند و به همان سرعت حادثه از ذهنشان پاک می شود اما موج برای خیلی ها منفعت دارد افرادی که موجبات تحریک را پیش می آورند و بدون درگیری فقط به موج سواری خود ادامه می دهند افرادی که مفاصد دیگری جز آن موج دارند و فقط از آن به عنوان اهرم فشاری عمل می کنند .
برگردیم به کتاب ، گفتم این داستان به شدت نمادین است پس باید گروهی به عنوان افراد فرهیخته داشته باشد باید بگویم چنین است نماد این گروه الاغی پیر است که به شدت دنیادیده است و با هیچ موجی درگیر نمی شود اما به دلیل ترس از دولت کاری با این موج ها ندارد.

در این کتاب بازوان کاری دولت به اسبی قوی و سگی امیدوار به آینده تشکیل شده اند که به محض بی نیازی خوک ها به آن ها دست به قتل آن ها و یا ساکت کردن آن ها می کنند.
من شما را با نتیجه گیری و پیداکردن مشابهت بین این داستان و هرچیز دیگری تنها می گذارم.
ممکن است مضمون اصلی داستان کمونیسم باشد اما برای من زوایای بیشتری پیدا کرده است و به تبع آن درس های بیشتری گرفتم.
قصاوت با شما

  • امیرعلی خانه عنقا
  • ۱
  • ۰

افکار فاسد

زنی سمت پلیس رفت و گفت:

"سرکار، آن مرد که در آن گوشه ایستاده، مرا آزار می دهد."

پلیس گفت:

"ولی خانم من مدتی است که او را زیر نظر دارم، او حتی به شما نگاه هم نکرده است."

زن گفت:

"آیا این آزار دهنده نیست؟!" 

  • امیرعلی خانه عنقا
  • ۰
  • ۰

امروزه بحث المپیک خیلی داغ است و همه به دنبال خبر های پیرامون آن هستند ، یکی از این خبر ها حضور پرقدرت مایکل فلپس برای چندمین بار و قهرمانی مکرر اوست ، مایکل فلپس جوانی که در المپیک آتن حضود پیدا کرد ودر المپیک لندن توانایی های خود را به همه نشان داد اما راز موفقیت او در چیست؟

در یکی از مصاحبه ها او به خبرنگار می گوید می برای به دست آوردن این مدال ها از خیلی از لذت های زندگی گذشتم.

البته نمونه ی ایرانی این قهرمان نیز وجود دارد ، همه ما آقای گل فوتسال جهان را می شناسیم ، وحید شمسایی از آن انسان هایی است که هر کشور به داشتن آن می بالد ولی نکته ی جالب این است که او در جوانی به وزن 120 کیلوگرم هم رسید اما تصمیم مهمی گرفت و ممنوعیتی برای خود ایجاد کرد "برنج نخور" و به کسی تبدیل شد که الان می بینیم.

محدودیت ها سخت هستند گاهی عذاب آور اند و گاهی باعث دیوانگی می شوند اما در پس آن ها موفقیت ها نهفته اند ، دوستانی که در کنکور به موفقیت می رسند حداقل یکسال عمر خود را در محدودیت سپرانده اند یعنی از علاقه های خود گذشتند و به هدف های اصلی خود در آینده فکر کردند.

شاید ما هم باید یک تلنگری به خود بزنیم ، همه ی ما می دانیم چه عواملی باعث عقب افتادن ما از دیگران هستند ،بیایید حداقل برای چند ماه خط بطلانی بر آن ها بکشیم تا تاثیر گذاری آن ها در زندگی مان را ببینیم.



لطفا نظرات خود را بیان کنید.

تا بتوانم از دانش شما هم استفاده کنم.

باتشکر

  • امیرعلی خانه عنقا
  • ۰
  • ۰

صبر پیشگی

صبر و بردباری ، دو واژه ای هستند که امروز میخواهم به آن ها بپردازم ، تا کنون  به این فکر کرده اید اگر به اندازه ی صدم ثانیه ای صبر بیشتری داشته بودید شاید الان دوستان بیشتری گرداگرد شما جمع بودند؟

دعوا از جایی شروع می شود که دو طرف دعوا هر یک خود را قربانی مسئله ای می دانند و دیگری را مسئول واقعه.

وهیچ یک سهم خود در شکل گیری واقعه را نمی پذیرند و هریک دیگری را مسئول تمامی رخ دادها می داند تاکید می کنم تمامی رخداد ها .

تا کنون فکر کرده اید اگر پذیرا ی اشتباه خود بوده بودید و آن را با فروتنی بروز می دادید و اعلام میکردید ، طرف شما هرکه بود منظورم هرکسی است یعنی : زن شما ، فرزندتان ، دوستانتان و ...   اوهم اشتباه خود را می پذیرفت.

و با این اتفاق به یک درک متقابل می رسیدید ، و این مشکل تمام جهان است زیرا در جهان ، هرکسی دوست دارد ابتدا دیگری  اشتباه خود را گردن بگیرد تا بعد از آن اعتراف کند ، که نشان دهد دیگری نقش عمده تری در ایجاد مشکل داشته است.

هیچ گاه یادتان نرود همه ی سنگ ها در کنار هم تشکیل سد می دهند و اگر یکی از آن ها نباشد سد فرو میریزد ، این دقیقا حرفی است که می خواهم بزنم یعنی هرکسی حتی اگر سهم کوچکی در ایجاد مشکل داشته باشد بازهم سهمی دارد و باید با شجاعت آن را قبول کند و سعی در رفع آن داشته باشد.

بیایید از امروز یک دستمال به رنگ سبز تیره و یا هر رنگ دیگری ببندید تا هر وقت به آن نگاه کردید به این فکر کنید که اشکال ندارد اگر اشتباه خود را به گردن بگیرید و صبر داشته باشید تا جلوی یک دعوا گرفته شود و دوستانتان را به سادگی از دست ندهید.

(Part 1)

  • امیرعلی خانه عنقا