درد دله

نه دانشجویی ، نه سیاسی ، فقط درد دله

درد دله

نه دانشجویی ، نه سیاسی ، فقط درد دله

آخرین مطالب
  • ۹۶/۰۱/۲۲
    من

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرهنگی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

مطلبی که می خواهم در مورد آن صحبت کنم  بسیار اساسی است و شاید نتوانم به صورت کامل آن را تشریح دهم ولی مطمئنم شما عزیزان فرهیخته آنرا درک می کنید
ما ایرانیان همیشه به گذشته ی پربار خود می بالیم و از به نیکی یاد می کنیم
اما چه شد که فرهنگ غنی ایران اینگونه رو
به زوال رفت ؟
جواب این سوال جنگ های مکرر با ملل مختلف است
جنگ هیچگاه خوشایند نبوده است اما برای ملت ما حتی  از این لحاظ بدتر است زیرا جنگ با قوم مغول و همچنین اعراب علاوه بر آشفتگی سیاسی باعث آشفتگی فرهنگی هم شد.
هیچگاه یادمان نخواهد رفت که چگونه ایران عزیزمان را به آتش کشیدند ، کتاب خانه ها را نابود کردند و قبل از درک زیبایی فرهنگ و هنر ما آن را نابود کردند .
از حرف هایم سو برداشت نشود من با اسلام کاری ندارم و آن را دینی مقدس و محتدم می شمارم و بر این اعتقادم که مردم سربلند ایران اگر خود به اسلام اعتقادی پیدا نمی کردند هرگز آن را قبول نمی کردند.
صحبت از وحشی گری اعراب جاهل و راه گم کرده اند که حتی محمد (ص) نیز برای آنان کافی نبود گویی نفرینی دامن گیر بر آن ها سایه فکنده است.
حال ایران که روزی مهد تمدن جهان بوده است ، خسته تر از آن است که توان ادامه مسیر را داشته باشد.
تا جایی که از دردهایمان جوک می سازیم و دیگر دنبال راهی برای رهایی از آن ها نیستیم
جدیدا تا به مشکلی برنخوریم به فکر پیشرفت نیستیم این بزرگترین درد  در جامعه ی ماست .
البته در این چندسال شاهد چندین تغییر بوده ایم که امیدوارم ادامه دار باشد.
مسئله مهم این است که باید متوجه باشیم رشد ما به خودمان رستگی دارد و نباید منتظر قهرمانی باشیم که با اسب سفیدش بیاید و مارا از چاه مشکلات بیرون بکشد.

  • امیرعلی خانه عنقا
  • ۰
  • ۰

مشکلات روزمره

نمی دانم از کجا باید شروع کنم فقط میدانم باید بنویسم و به اشتراک بگذارم تا شاید شعله ای که در من از سردرگمی  من بوجود آمده خاموش شود.ما انسان ها موجودات عجیبی هستیم خود را اشرف مخلوقات می دانیم و یا حتی پا را فراتر میگذاریم و  تمام آفریده های جهان را برای استفاده ی خود میدانیم از طرفی دیگر رفتار هایی از خودمان بروز می دهیم که حتی از (شرم دارم بگوییم چه حیوانی) حیوان نیز بد تر و ناعاقلانه تر است این گونه رفتار زیادند ولی من فقط میخواهم به یک نوع از آن ها اشاره کنم ، رفتار مد نظر من رفتاری است که در مقابل سختی ها نشان می دهیم ، در مقابل سختی ها دو حالت برای ما وجود دارد:

 1-در مقابل آن سر خم کنیم و احساس عجز وناتوانی کنیم.

2- سر برآریم و برای رفع آن کوشش کنیم.

گاهی اوقات یک مشکل نه برای ما بلکه برای تمامی جامعه روی میدهد در این موقع گروه دوم که در تلاش برای رفع مشکل اند سعی می کنند مشکل را به همه نشان دهند تا گروهی از مردم به کمک آن ها شتافته و مشکل را حل کنند آن ها گاهی با "طنز" تاکید می کنم طنز نه بذل ، مردم را به فکر وادار میکنند(معمولا برای تحولی بزرگ) و گاهی برای رفع سریع تر مشکل به صورت جدی آن را بیان می کنند.

در این زمان گروه دوم وارد می شوند این گروه خود را از پیش باخته می دانند و نه تنها با گروه اول همراه نمی شوند بلکه شروع به تبلیغ ضد گروه دوم می کنند ، این گروه نیز حربه های های مخصوص به خود دارند بارز ترین آن ها تبدیل مشکلات عدیده به جوک ها و تصاویری زننده که شاید باعث خندیدن فرد گردد ولی باعث تفکر او در مورد مشکل نمی گردد، این افراد با این کار مسائل را به جای آن که حل کنند به دست مسخره بازی گرفته و باعث از بین رفتن جدیت این مشکل در عامه ی مردم می  شوند .

کمپین نخریدن خودروی نو کمپیتی بود که توسط گروه اول ساخته شد و به خاطر آن که از جدّیت گروه اول و درست انتشار آن برخوردار بود باعث اتحاد مردم شد که نتیجه ی آن را دیدیم و یا نخریدن مرغ در آلمان ، چند سال پیش مردم در آلمان با افزایش قیمت مرغ مواجه شدند و از فردا نه تنها مردم دیگر مرغ نخریدند بلکه هرچه مرغ در خانه داشتند به خیابان ها ریختند و باعث کم شدن دوباره قیمت مرغ شد.

حال مثالی از ثمره ی کار گروه اول : سالیان مدیدی است که ما با تاخیر زیاد هواپیما ها ، مترو ها ، اتوبوس ها و ... قرار داریم در ابتدا ی هر کدام از این تاخیر ها افراد  گروه دو سعی در گفتن مشکل داشتند ولی با به تمسخر گرفتن این مشکل توسط گروه یک حال دیرکرد این وسایل نقلیه به امری عادی و قانونی نانوشته تبدیل شده است .

بیایید تفکر کنیم کدام یک از دو گروه کمک بیشتری به راهبرد اهداف یک ملت کمک می کند ؟ و انتخاب ما تا  کنون کدوم گروه بوده است.

(part 1)

نظرها و نقد هاتون باعث دلگرمی من و ادامه ی این متن ها میشه

  • امیرعلی خانه عنقا